سالنامه زنبورداری
سالنامه زنبورداری برای کشور وسیعی چون ایران با آب و هوای بسیار متفاوت نوشتن سالنامه ای که برای تمام نقاطش در آن واحد صادق باشد غیر ممکن است . و این سالنامه هم ادعای حل این مشکل را ندارد . در اواسط زمستان وقتی که هوای مشهد 25 درجه زیر صفر بوده و زنبورها در داخل کندو به صورت گلوله دور هم زندگی کرده و فقط قادر ند که هوای داخل گلوله شان را گرم کنند در چابهار (کرانه های در یای عمان )درجه حرارت هوا 25 درجه بالای صفر را نشان میدهد . اگر کندوهایی در آنجا و جود داشته باشند زنبورهایشان در حداکثر فعالیت بوده و از گلی به گل دیگر برای جمع آوری شهد و گرده پرواز خواهند نمود . در مشهد و آذر بایجان تصورا" فصل شدت آلبالو و گیلاس اوایل اردیبهشت ودر کرج اوایل فروردین است . بنا براین هر چه در کرج و در فروردین ماه می گذرد در مشهد و تبریز در اردیبهشت ماه و در چابهار در بهمن ماه خواهد گذشت. نتیجه آنکه در این سالنامه برای فروردین ماه نوشته شده زنبوردارمشهد و تبریز باید در اردیبهشت بکار بندد و زنبور دار چابهار در بهمن ماه . مقصود از طرح مثال بالا این است که با در نظر گرفتن اینکه این سالنامه در شرایط آب و هوای کرج نوشته شده زنبور داران سایر نقاط باید هوای منطقه ی خود را با هوای کرج تطابق داده از آن استفاده کنند . مثلا همانطوری که ذکر شد زنبور دار اردبیلی یا شاید خوانساری در اردیبهشت ماه باید آنچه در این سالنامه در قسمت فروردین نوشته شده بکار بندد . تا آنجا ممکن بود سعی کردم که آب و هوا را کمتر ملاک عمل قرار داده و بیشتر از طرز زندگی زنبورها برای کار کردن با آنها استفاده کنم . مثلا نوشته ام که هر وقت هر 10 قاب طبقه پایین کندو پر از زنبور بوده و در محیط شکوفه گل نیز به حد کافی وجود داشته باشد می توانید رویش طبقه دوم بگذارید . این کار در یک کندو ی خوب در رشت در فروردین ماه ودر کرج در اردیبهشت ماه و در دماوند در خرداد ماه ممکن است اتفاق بیفتد بنا براین برای استفاده از سالنامه آنچه یک زنبور دار باید داشته باشد عبارت است از قدرت تشخیص و بخصوص قدرت تطبیق ماههای این سالنامه با ماههای محل اقامتش